-
مشتقاتِ تو
دوشنبه 11 خرداد 1394 22:16
اینکه از مشتقات هر چی که به تو مربوط باشد، لجم می گیرد و بطور باور نکردنی بیخود بیخود آن ها را دوست دارم؛ بدم می آید. از هر چیزی که یک سرش به تو متصل شود و من ناخودآگاه مجبور شوم بطور وحشتناکی دوستش داشته باشم بدم می آید. این باعث می شود هر چقدر هم آن چیز مزخرف و بیخود باشد ، من باز با تمام وجودم دوستش داشته باشم....
-
آره والاع
دوشنبه 11 خرداد 1394 10:10
شاعر یه جا می گه : ما هر چه می کشیم، از این بی تو بودن است.....
-
ای دل ربااااااااااااای من
یکشنبه 10 خرداد 1394 19:12
دل بند دل نازک من، دلم از دلشوره پره.... +وقتی محمد زند وکیلی می خوونه
-
از دست یه سری نامردها
یکشنبه 10 خرداد 1394 19:07
یعنی من هزار بار هم این جمله رو بنویسم کم نوشتم : یک دختر، یک زن توی خیابون های شهر خودش هم امنیت نداره.....چه صبح، چه شب.
-
چشمم ز غمت نمی برد خواب*
یکشنبه 10 خرداد 1394 04:39
جا داره از سعدی برای بودنش در ادبیات تمام قد تشکر کنم. (چشمم ز غمت خواب ندارد....."با توجه به مصرع قبل باید بگم که هرچند منم بد شعر نمیگم، جا داره بعدا از منم تشکر شه " ) *سعدی
-
فحش دادم،میدونم!
یکشنبه 10 خرداد 1394 04:37
چقدر هم این والیبالیست های بی ریخت آمریکا واسه ما چسی اومدن با اون قیافه شون....! مرد بور و زاغ هم این همه ادا ، اطوار؟! داریم مگه اصن؟؟؟
-
البته منتظرش بودم اما انگار نبودم.....
شنبه 9 خرداد 1394 22:04
ام روز یک شکست روحی، کاری خوردم. تنها با باز کردن یک صفحه و ندیدن اسمم توی اون لیست.... !
-
ما را همه شب نمیبرد خواب*
شنبه 9 خرداد 1394 22:01
مدت هاست آرزوی اینکه یک شب با یه آرامش خاص و یک خستگیِ ناب، ساعت دوازده سرمو بذارم رو بالشت و به سرعت بدون هیچ خیالی خوابم ببره رو دارم.... . واقعا اوج درد یه جاهایی همین میشه. *سعدی
-
صرفا جهت اطلاع
شنبه 9 خرداد 1394 15:22
یه عده ای دوستان بلاگفا تا مدتی یا نه، بعضی ها هم برای همیشه مهاجرت کردن به بلاگ اسکای و بلاگ و پرشین بلاگ.... . خی لی هاشون از این وضع آلاخون والاخونی شاکی هستن و بعضی ها هم فقط ناراحتند. بالاخره از اونجایی که معلوم نیس کی حالِ بلاگفا رو به راه بشه و بشه به وبلاگ اصلی درسترسی پیدا کرد، یه سری ها مثل من تحمل نکردند و...
-
اتفاقی خوب در عرصه ی موسیقی
شنبه 9 خرداد 1394 13:12
بعد از کشف یک گروهِ خوب که سنتی می زنند ، کلی ذوق کردم اما فرصت نشد در بلاگفا معرفی کنم. اما این شما و این هم گروهِ ول شدگان .... اتفاق نو در عرصه ی موسیقی سنتی و طنز.... . بهتون شدیدا توصیه می کنم برای یک بار هم شده اثر این گروه رو ببینید. من واقعا سیر نمیشم، مخصوصا تصویری هاشو.... اسکلا باید برقصن (روش کلیک کن)...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 خرداد 1394 12:10
صدقه سر حساسیت مربوطه ی دیشب تا الهه ی صبح بیدار بودم و عطسه می کردم و خودمو می خاروندم. و هی به خودم می گفتم پیتزا خوردنت چی بود؟!
-
جشن با چاشنیِ حساسیت
جمعه 8 خرداد 1394 21:41
از آن جا که یه مدتی می شد برای خودم جشن نگرفته بودم، تصمیم گرفتم امشب برای خودم جشن بگیرم و به این فکر کردم جشن یعنی این که یک چیز خی لی خوشمزه با کالری بالا را بشینی و بدون اینکه لحظه ای به اضافه وزن آوردن فکر کنی ، یکجا بخوری. خب بستنی کاله می توانست بهترین خوردنی مورد نظر جشن باشد اما از آن جا که چند روزی هوس فست...
-
می کشی مرا حسین!
پنجشنبه 7 خرداد 1394 21:38
بود در قعر آتش این شعارم خدایا من حسین را دووووووووووووووووووووووست دارم.... +ناشناس
-
چرا همیشه من باید حواسمو جمع کنم؟!
پنجشنبه 7 خرداد 1394 21:00
تا به حال کسی را بلاک نکرده بودم. کلا از این حرکت، وحشتناک بدم میاد؛ مخصوصا وقتی دلیلی برای این کار نداشته باشم و شاید تنها دلیلم این باشد که با او نمی سازم. اما یک نفر توی زندگی من همیشه وقتی می دید به توافق به با هم بودن نمی رسیدیم، می رفت و بلاکم می کرد تا دفعه ی بعد که دلش بهش زور شود و بیاید تا باز ببیند می شود...
-
اصلاحگرانیم
پنجشنبه 7 خرداد 1394 16:16
و چون به ایشان گفته شود : در زمین فساد نکنید. گوین جز این نیست که ما اصلاحگرانیم به هوش باش! که همین ها تبهکارانند ولی نمی فهمند. بقره/11 و 12
-
اول روزت را با برنامه پیش برو
پنجشنبه 7 خرداد 1394 05:55
از روزمرگی خوشم نمی آید ، اما از اینکه هر روزم بر حسب یه برنامه ی منظمی چیده شده باشد واقعا لذت می برم. از روز هایی که مشغله و کارهای زیادی دارم یا نه اصلا هیچ کاری ندارم اما از قبل هم برنامه ی داشتن همچین روزی را نداشتم بدم می آید. بنظرم هرچقدر هم مفید باید برود توی قسمت زباله دانی روز هایم. از این رو دربِ اتاق...
-
من؟! تنبل؟!نــــــه.خواب رو دوست دارم
چهارشنبه 6 خرداد 1394 21:44
قرار گذاشتیم از فردا ساعت هشت صبح نیم ساعت الی یک ساعت بریم پیدا روی بعد بریم سر کار و زندگیمون....من از آلان عزا گرفتم چطوری صبح یه ساعت زودتر بلند بشم.
-
شلخته ست
چهارشنبه 6 خرداد 1394 14:31
گاهی پیدا کردن احساساتم، شبیه پیدا کردن گیره ی سر توی یک کیف شلوغه. میخوایش، دست می کنی تو کیف و هی می گردی، هی می گردی. اغلب پیداش نمی کنی. پس مجبور میشی جلوی طرف همه ی کیف رو خالی کنی روی زمین، بعد با اضطراب از توی اون همه وسیله پیداش می کنی. بلند میشی که وایسی تا به طرف نشونش بدی، طرف از دیدن این همه بهم ریختگی و...
-
سخت ترینش، قهره
سهشنبه 5 خرداد 1394 21:52
مامان ها تقی به توقی میخوره ناراحت میشن برای آدمم سخت ترین تنبیه ها رو در نظر می گیرند.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 خرداد 1394 21:04
انتخاب سخت ترین تصمیمه.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 خرداد 1394 08:38
از درد دلم میخواد جیغ بکشم اما خب.... !
-
من از کی کمترم؟!
سهشنبه 5 خرداد 1394 01:35
برم پیش خدا دادی برارم من از کی کمترم؟! یاری ندارم امیر وضعیت سفید وقتی میخوونه
-
بسم الله
سهشنبه 5 خرداد 1394 00:47
هیچ دلم نمیره اینجا بنویسم. نا آشناست