بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

من عصبانی هستم

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۴ ب.ظ

برای آنهایی که ماه عسل امشب را ندیدند...

دختری شانزده ساله و پسری بیست و دو ساله با هم ازدواج میکنند. حالا دختر نوزده ساله است و مادر کودک ِ احتمالا چندماهه ای. از لابلای سوال های علیخانی میفهمیم که دختر شبیه خیلی از دخترهای دیگر توجه همسر برایش مهم است. خب... تا اینجای کار هیچ چیز ایرادی ندارد. برنامه که جلوتر میرود میرسیم به ماجرای یکی از جر و بحث های زن و شوهری آنها در اوایل ازدواجشان که گویا روزی دختر برای همسرش حرف میزده و همسر بعلت فوت مادرش حال روحی مناسبی نداشته و بی توجهی میکرده و از این حرف ها. دختر هم درآمده که آی مرد... تو حواست به من نیست و دوستم نداری و این دوستت دارم ها همه اش باد هواست و دوست داشتن که به حرف نیست، به عمل است و پسر هم که مرد عمل بوده برای اثبات علاقه اش خود را از طبقه دوم خانه پرت میکند پایین! بخش مسخره ماجرا اینجاست که دختر و پسر و تا حدی علیخانی اصرار دارند که این ماجرا همه و همه از روی علاقه بوده و خیلی هم جذاب است اتفاقا. زن ها دوست دارند انگار!

از سر شبی به این فکر میکنم که کجای این جنون آنی میتواند جذاب باشد. اسمش را میگذاریم دوست داشتن در حالیکه دیوانگی محض است و بس. اسید میپاشیم روی صورت دختری که روزی بخشی از زندگی هم بودیم و حالا به هر دلیلی رابطه مان تمام شده.چرا؟ دوستش داریم خب. عکس های دو نفره زمان رابطه را با عالم و آدم شیر میکنیم که چه؟ دختر مردم ارث پدرمان است خب و حالا که مال ما نیست پس غلط میکند برود سراغ مردی دیگر. با کدام منطق؟ با منطق عشق! به مردی دل میبندیم و آخر کار آنچه برایمان میماند تنهاییست. رگ خود را میزنیم و در نامه خودکشی مینویسیم که دلیل نبودنم تنها دوست داشتن اوست. با همسرمان جر و بحث میکنیم و بعنوان حسن ختام خودمان را از پنجره پرت میکنیم پایین! چرا؟ خب همسرمان را دوست داریم و باید دوست داشتنمان را جوری به او بفهمانیم دیگر

کاش اسم هر دیوانه بازی و ندانم کاری احمقانه ای را نگذاریم دوست داشتن و برای عشق ذره ای ارزش قائل شویم

  • ماهی

نظرات (۲۱)

ببخشید میشه ب حرفای من گوش کنید واقعا نیازمند کمکم؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
من به حرف های شما گوش کنم؟!
عشق حرف عجیبیست
امان از بعضی سوژه های این برنامه
  • ...:: بخاری ::...
  • واقعن میبینید ماه عسلو؟؟ @_@
    پاسخ:
    خانواده که می بینن خب
  • فاطمه سادات
  • حس کردم به کسایی که عاشق همیدیگه هستن توهین شد!
    اخ جانا سخن از زبان ما میگویی...

    اخ اخ اخ مهشاد چه قدر اخر این پستت خوب بود
    واقعا نفهمیدمشون...و بدتر از اون پیامک های لوس و بی مزه ای که اصرار دارن بگن همه ی زنا،دقیقا همشون الان قراره دوست داشتنو تو همچین چیزی ببینن.
  • ملکه شیشه ای
  • وای بالاخره ی نفر حرف دل من رو زد 
    رابطه عشق و ارتفاع رو نمیفهمم.و برام قابل درک نیست اون دختر چطور تازه برای این آدم احمق اشک هم ریخته و بعد حاضر شده بعنوان مرد زندگیش بپذیرتش  :|
    کاملا باهات موافقم. بعد دیدن برنامه با خودم گفتم واقعا دعوت کردن این مهمونا اصلا ارزش داشته!؟
    به خصوص به قول تو اینجاش که میخواستن ثابت کنند همش به خاطر عشق بوده و پشمون نیستن واقعا مسخره بود
    راستی از اشنایی باهات خوشحالم عزیزم:)
  • آبان ابانی
  • من که این برنامه را ندیدم ..فقط اخرش که داشت تمام میشد ..دیدم ..
    به نظرم احمق تر از ادمی که از پنجره می پرد ..ادمی است که اسم این کار را عشق می گذارد ...و ادم های دیوانه ای که دویانه ها را تو تی وی نشان می دهند ..اه ای عشق !
    من دیگه حرفی ندارم!!!!
    عشقی که باعث بشه آدم به خودش یا طرف مقابلش آسیب برسونه عشق نیست ، حماقته ...
    بلگفا دیگه درست نمیشه ....:((
    ماه عسل مگه باز میده؟
    دیگه حسش نیست نگاه کنم

    درست است که اسم هر دیوانه بازی را نباید عشق گذاشت اما این آقا پسر _مرد_ اسم دیوانگی خودش را گذاشته عشق که اشتباه است . آدم ها گاهی به خاطر مشکلاتی نمی توانند حال خوشان را بفهمند. مادر پسر مرده و زنش از این ور به او می گوید که به من توجه نمی کنی شاید پسر به خاطر همین خودش را پرت کرده پایین شاید به خاطر فشار عصبی باشد و اگر کسی بگوید که اصلا و ابدا نبایدهمچین حادثه ای اتفاق بیفتد  من کاملا مخالف میشم چون بیشتر ادم هایی که یا خودکشی کرده اند یا خودسوزی یا هر کار دیگر در آن لحظه فکر میکنید با سلامت کامل عقل این کار را انجام دادند؟
    کاملا موافقم که نباید اسم این دیوانگی های خودمان را به پای عشق بنویسیم ولی می دانید ما به هیچ عنوان دقیقه ای جای آن پسر نبودیم که هدف او از این کار را بدانیم . پس نمی شد دقیق کار این پسر را دیوانگی یا عشق گذاشت ..
    مهشاد داری میگویی دیوانگی! خب دیوانگی حد و مرزی برای عقل برای کار هایی که انجام میدهیم قائل نمی شود ..
    اما با قسمت دوم متن کاملا موافقم و درست است نباید اسید پاشی و پخش کردن عکس های دختران مردم را جز عشق به حساب آورد .
    این آدم ها پستی را ششته اند و پهن کرده اند .کلمات نمی توانند حقارت و بد بودن این ها را بیان کنند ..
    پاسخ:
    اینکه کار اون مرد درست بوده یا غلط...نمیشه خیلی قطعی در موردش حرف زد. بقول تو هیچکدوم از ما توی موقعیت اون نبودیم و نمیتونیم در موردش قضاوت کنیم
    حرف من اینه که چرا اسم کارش رو میذارن اثبات علاقه در صورتیکه اصلا و ابدا اینطور نیست
    واقعا باعث تعجبه!!!!

    شدیدا با این پستت موافقم من که این برنامه رو ندیدم

     

  • محسن فراهانی
  • قسمت دردناک ماجرا همینه ، عشق رو میکنن دلیل دیوونه بازیاشون ...
    اینا احتمالا چیزی از عشق نمیدونن !
  • اقای روانی
  • به ندرت این بحثا پیش میاد و فکر می کنم ریشه در مشکل فرهنگی داره ...

    پاسخ:
    کدوم بحث ها؟
    من تعجب می‌کنم که چرا هم‌چین برنامه‌ای را می‌بینید اصلا! 
  • کروکودیل پیر
  • همه ی پست یه طرف، جمله ی اخر یه طرف

    دقیقا. عشق مقدسه. بچه بازی نیست.
  • مستر نیمــا .
  • کاملا موافقم
    این دیگه عشق نیست! بی عقلیه.دیوانگیه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">