آدامس با طعم کروکودیل

آدامس با طعم کروکودیل

برای کروکودیلی که درونم رشد کرد!
آدامس با طعم کروکودیل

آدامس با طعم کروکودیل

برای کروکودیلی که درونم رشد کرد!

دلتنگی خفه ام کرده....

پیش به سوی بلاگفا

دارم کم کم برمی گردم به اصل خودم.

بلاگفا....

بنظرم همه اینا تقصیر بلاگفا نبود فقط ما یاد گرفته ایم به همه چیز خشن و بد نگاه کنیم و مقصر انتخاب کنیم. همه چیز موندنی نیست. در واقع هیچ چیز موندنی نیست مگه توی یک جای معتبر ثبت بشه و ازش کپی وجود داشته باشه. نه بلاگفا، نه بلاگ اسکای، نه بیان و....هیچ کدوم معتبر نیستند. یه ناشر ، یه کسی نوشته هات رو چاپ کنه معتبره. چون صد جلد از یه نوشته ات چاپ می کنه و هر کدوم گم بشه، پاره بشه، خراب بشه یه جلد دیگه ازش هست. 

ما هم باید حواسمون رو جمع می کردیم آخر هر ماه یه بک آپ از نوشته هامون می گرفتیم. احتیاط اول رو ما انجامش ندادیم. 

در هر صورت اصلِ اصلِ اصلش توی وبلاگم اینجا مینویسم. سادگی و راحتی اونجا رو به جای دیگه نمیدم. فقط حواسم رو جمع می کنم دیگه به هیچ جا اعتماد کامل نداشته باشم. چون هر جایی می توونه هک شه. حتا اینجا. حتا تنها نوشته های خودم. امیدوارم اونجا هم خوونده ی نوشته های در و پیتم باشین .


پ.ن : البته اینجا هم وقتی هوس کنم می نویسم و هر وقت بلاگفا براش مشکلی پیش بیاد میام اینجا و می نویسم. اما اصلی اصلیِ همون جاست.


بلاگ اسکای خوب بود. دوسش داشتم. مهربون بود.پناهم داد. ممنونم ازش

کاش حداقل ازت سوال می کردم.

اول هر ماه نشستم نامه ای بنویسی و برایم پست کنی ، با دیدن صندوق نامه های خالی فهمیدم این همه انتظار بیهوده گذشته است. تو نوشتن را خوب بلد بودی، بهتر از حرف زدن. گفتی که بعد از این دوستم خواهی ماند. برایم خواهی نوشت. فراموشم... . ار فراموش کردنم چیزی نگفتی.

الان باید از شیرازی ممنون باشم اردیبهشت 94 رو برگردونده....ممنونم ازتون. ممنونم. این واقعا حالمو خوب کرد.

همه از تو حرف می زنند.... و یک بند چرمی محکمی می افتد دور دلم و هی تنگ و تنگ تر می شود انقدر که دلم می خواهد بالا بیارم.

اومدم که بخوابم

مامانم می گه داری می می ری؟! قیافه تو بلند شو تو آینه نگاه کن؟!

میگم می رم بخوابم که نفهمم چجوری می می رم.

یه خصلت بو گندو

درونگرا بودن هیچ هم خوب نیست. باعث میشه شما بیشتر عذاب بکشید و خم بشید. اون وقت بعد شیطنت رو ازتون می گیره و هی بیشتر از قبل محتاط و ساکتتون می کنه. هی بشتر از قبل. درون گرا بودن ممکنه یه خصلت باشه اما می شه این خصلت رو بدون اینکه بهش ضرری وارد شده تغییرش داد. میشه با فکر کردن بهش به سمت خوب هلش داد. یعنی هم درون گرا باش هم شیطنت رو بکن. دست از این همه محتاط بودن بکش....اگه ما حس هامون رو بخوریم و یا برای خودمون نگه داریم آخر سر میشیم یه بی احساس. یه انسان سرد که فقط توی خودش میتوونه خوشحال و ناراحت باشه نمی توونه جسور باشه و عشق و محبت و حتا نفرتشو به دیگران ابراز کنه . نمی توونه گرم باشه....این یه فاجعه ست. یه خصلت بو گندوئه.

چقدر از ماها سر این درون گرا بودن محتاط شدیم!؟ محتاط زیادی و بیخودی و الکی؟!

هِلپ


کامنت های این پست تایید نمیشه

اگه اسم سرخ پوستی داشتین چی بود اسمتون؟!


هِلپ

هِلپ

دوستان کی می توونه یک عدد زیارت عاشورا برام بخوونه. 10  تاش مونده.... هر کی می توونه کامنت بده لطفا. اجرش با صاحبان این روز ها.

پ.ن : شرمنده حالم خوب نیست که نتونستم کامنت های پر مهرتون رو جواب بدم و تایید کنم.