ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
چیزی که فهمیدم این بود که اگر مردم از تو انتظار شجاعت دارند، وانمود کن شجاع هستی، حتی زمانی که ترس تا مغز استخوانت نفوذ کرده بود.
_با کفش های دیگران راه برو_
اوهوم جوابمو گرفتم. بهش فکر میکنم.
ممنون:)
قربانت:)
متوجه شدم.
یعنی شما نمی دونید چرا؟
در واقع اون ها یک چیزی در تو دیدن و این تصور خراب نمیشه حتا تو با اوج ترست بگی من می ترسم.
پس بهتره وانمود کنی شجاعی، که لابد هستی که اونها این انتظار رو دارند
چرا باید وانمود کنی ک شجاعی؟
این قسمتی از یک کتابه. که اسمشم ذکر شده
نوشته ی من نیست.
چرا؟
دقیقا چی چرا؟!